حوزه نیوز: 13 شوال یادآور عروج ملکوتی عالمی از فوج سربازان مهدوی و دلدادهایی از افلاکیان فرش نشینی است، که دل در گرو جانان داشت، تا به سر منزل مقصود رسید.
نسب عالی
مرحوم آیتالله العظمی بروجردی از طرفی به علامه مجلسی اول منسوب هستند و نواده دختری او محسوب میشوند، لذا دانشمندان این دودمان، مانند علامه بحرالعلوم و حاج میرزا محمود بروجردی و خود مرحوم آیتالله بروجردی، از مجلسی اول به جد و از مجلسی دوم به خال «دایی» تعبیر میکنند (مفاخر اسلام- ج دوازدهم)
آیتالله بروجردی و شیوه تحصیل
هر جا دانشمندی میدید، از مصاحبت و استفاده از علم و فضل و اطلاعات او غفلت نمیورزیدند، درس استاد را خوب میشنیدند و خوبتر مطالعه میکردند، سپس خلاصه آن را یادداشت مینمود به خاطر میسپرد، هنگام مباحثه و مذاکره علمی صداقت و صحبت و انصاف را به خوبی رعایت میکرد.
حفظ قرآن در مواقع بیکاری
به خوبی قدر علم را میدانستند، چنان با نشاط و پشت کار اشتغال به تحصیل داشتند که بعضی شبها تا سپیدهدم سرگرم مطالعه بودند، خود آن بزگوار بارها میگفتند: در مواقع بیکاری به حفظ قرآن مجید همت میگماشتم و در نتیجه توانستم در عرض مدتی که در اصفهان بودم از اول قرآن تا آخر سوره برائت را حفظ کنم.
شدت علاقه به استاد
مرحوم آیتالله بروجردی علاقه و ارادت به مرحوم آخوند خراسانی را تا آخر عمر حفظ کردند، در ایام اقامت در قم، زمانی که مرحوم آیتالله حاج میرزا احمد کفایی، سفری به قم نموده بودند، ایشان در مجلس درس حضور یافته و خطاب به فضلای درس گفتند: شنیدم که فرزند استاد بزرگوار مرحوم آخوند به قم مشرف شدهاند، من به عنوان دیدن ایشان درس را تعطیل میکنم و از آقایان فضلا میخوام از ایشان دیدن و تجلیل کنند.
آیتالله بروجردی و رسالت تبلیغ
گذشته از وظیفه تدریس و تالیف و تصنیف که جزو برنامه زندگی ایشان بود، هر سال یک ماه رمضان را منبر میرفتند و با بیان رسا و احاطه بسیاری که در نقل اخبار و آیات و تاریخ گذشتگان داشتند به موعظه میپرداختند.
این مقدار اصول زیاد است
مرحوم آقای بروجردی از آن جا که در اصول، شاگرد مرحوم آخوند خراسانی بودند، تسلط بالایی در این رشته داشتند، ولی بعدها از تدریس آن دست کشیدند و در این خصوص میفرمود: درس اصول بیش از اندازه متورم شده و باید کسی پیدا شود و نیشتری به آن بزند تا بادش خالی شود و تنها لُب و لُباب آن باقی بماند اصول به مقداری که شیخ بهایی و امثال او به آن میپرداختند کافی است.
ادب در برابر بزرگان
یکی از خصوصیات ایشان، ادب در برابر بزرگان و فقها بود، در هیچ مورد از درس ایشان، جسارت نبست به فقیهی دیده نمیشد، در مواردی که لازم بود نظر کسی را رد کنند ابتدا از ایشان تجلیل میکردند، سپس قول ایشان را طرح و رد میکردند.
اهتمام به حفظ میراث گذشتگان
مرحوم آیةاللّهالعظمى بروجردى، عنایت خاصى به آثار گذشتگان و حفظ این آثار داشتند و چون خودشان اهل تحقیق بودند، این آثار برایشان بسیار ارزشمند بود و همیشه درصدد بودند فضایى را براى اهل تحقیق به وجود بیاورند تا دسترسى محققان به همه منابع تحقیقى آسان باشد؛ لذا از بدو ورود به قم و به خصوص از آغاز مرجعیت عامه ـ یعنى بعد از ارتحال مرحوم آیةاللّهالعظمى سیدابوالحسن اصفهانى قدسسره ـ نسبت به تأسیس و تقویت کتابخانههایى در حوزههاى علمیه قم، نجفاشرف و دیگر مراکز علمى اقدام کردند. اگر در دنیاى تشیع عالم بزرگى از دنیا مىرفت و کتابخانه او را در معرض فروش مىگذاشتند، آیةاللّهالعظمى بروجردى خریدارى مىنمودند و میگفتند: اینها آثارى هستند که اگر ما آنها را در اختیار نگیریم، دیگران آنها را مىبرند؛ لذا بعد از رحلت مرحوم حاجى نورى، ایشان اقدام نمودند و کتابخانه ایشان را خریدارى کردند، بهطورى که خیلى از کتابهایى که در کتابخانه شخصى ایشان و مدرسه نجف هست، از کتابهاى مرحوم حاجىنورى است.
وقتى مدرسه علمیه کرمانشاه را ساختند، محلى را براى کتابخانه در نظر گرفتند و حتى مسجدى که به امر ایشان در ایرانشهر بنا شد، کتابخانهاى را براى استفاده عموم مردم در کنار مسجد ساختند و همچنین در بازسازى مدرسه خان نیز دستور دادند کتابخانهاى براى استفاده طلاب در نظر گرفته شود. ایشان اصلا به دنبال این نبودند که کارها به نام خودشان باشد، لذا کارهاى ناتمام دیگران را تمام مىنمودند و تقویت مىکردند.
معظمله وقتى تصمیم گرفتند مسجدهامبورگ را تأسیس کنند، دستور دادند کتابخانهاى در کنارش ساخته شود. این همه اهتمام ایشان به تأسیس و تقویت کتابخانهها، بیانگر این است که ایشان یک کتابشناس بودند و ارزش علمى و معنوى میراث مکتوب را مىدانستند.
ولایت مطلقه فقیه و آیت الله العظمی بروجردی
آیتالله بروجردی گرچه در قم، بحث ولایت فقیه را، مستقلا، مطرح نکردند، ولی نظر ایشان همانند امام، بر ولایت مطلقه برای فقیه بود، ایشان به هنگام تاسیس مسجد اعظم، ناچار شدند حیاطی را که وضوخانه آستانه و در کنار آن بقعههایی بود و در این بقعهها، قبرهایی وجود داشت، خراب کنند و جز صحن مسجد اعظم قرار دهند، ایشان وضوخانه و بقعه را خراب کردند (البته بدون این که اصل قبرها را از بین ببرند) و جز مسجد اعظم قرار دادند.
کسی به ایشان اعتراض میکند که حیاط، مربوط به آستانه است و بقعهها مربوط به دیگران، شما به چه مجوزی آنها را تصرف کردید؟ ایشان لبخندی میزنند و میفرمایند: معلوم میشود این آقا هنوز ولایت فقیه، درست برایش جانیفتاده است معنای سخن ایشان این است که فقیه، ولایت مطلقه دارد کاری را که مصلحت ببیند، به حکم این ولایت انجام میدهد.